یوشیدا - یک

یوشیدا : "در اواخر 1960 ، در شرکت نیسان موتور هنگامی که به دنبال راه اندازی دوایر کیفیت بودم با مشکلات متعددی روبرو بودم به این خاطر که مدیر کارخانه به توانایی کارگران خطوط مقدم تولید در حل مشکلاتشان اعتقا نداشت . انها معتقدبودند که کارگران به چنین فعالیت هایی علاقمند نیستند . از دید انها کارگران به عنوان " دستها " دیده می شدند و نه " مغز " ، به همین دلیل بود که کارگران به خوبی هم اموزش ندیده بودند. در 1974 زمانی که مدیرتولید یک کارخانه مونتاژ ماشین مسافرتی بودم در بخش من به تنهایی 50 دایره کیفت شامل 850 کارگر خطوط تولید بودند که حدود 198 پروژه را برای حل مشکلات در سه ماه تمام کرده بودند . من این پروژه ها را به 6 سرپرست و 36 سرکارگر نشان دادم و پرسیدم که چند تا از این مشکلات را پیش از این میشناختند ؟پاسخ انها متفاوت بود . سرکارگر ها 79 درصد انها را می دانستند و سرپرست ها فقط 7 درصد و مدیران تنها با 4 درصد مشکلات اشنا بودند . نکته جالبتر این بود که هیچکدام از اینها مشکلات را حل نکرده بودند بلکه کارگران خطوط تولید بودند که راه حل ها را پیدا کرده بودند .